Monday, November 19, 2007
Thursday, November 15, 2007
صفحه نخست
اين ب لاگ با هدف اطلاع رسانی آموزشی و علمی در زمينه کشاورزی ايجاد شده و ازمهرشروع به فعاليت نموده است. وب لاگ مذکور قصد دارد در حد توان خود، اطلاعات مورد نياز را در اختيار دانشجويان و پژوهشگران علم کشاورزی ايران قرار دهد و برای آنکه بتواند در ابتدای مسير خود هر چه صحيح تر و پربارتر در جهت دستيابی به اهداف عاليه علمی و آموزشی خود گام بردارد، نيازمند نظرات ارزنده شما بوده و با توجه به نوپايی فعاليت سايتهاي آموزشي فارسي زبان در ايران، مسلماً سايت حاضر داراي نواقص و ايرادات بسياري است. خواهشمنداست نظرات، پيشنهادات و انتقادات ارزنده خود را که مطمئنا در رشد و اعتلای اين سايت
شما با نظرات خود در بالا بردن کیفیت وبلاگ کمک کنید
شما می توانید مطالب خود برای ما فرستاده تا بعد از بررسی توسط مدیروبلاگ برای درج در وبلاگ از آنها استفاده کنیم
با تشکر
Tuesday, November 6, 2007
استفاده از روشهاي كلاسيك و نوين اصلاح نباتات در بهبود عملكرد
بيوک رئيسيپژوهشکده بيوتکنولوژي کشاورزي شمالغرب و غرب کشور فهرست مطالب:- چكيده- معرفي علم اصلاح نباتات- اهداف اصلاح نباتات 1- بهبود كيفيت2- افزايش توليد در واحد سطح 3- مقاومت به آفات و بيماريها4- مقاومت به تنشهاي محيطي- روشهاي كلاسيك اصلاح نباتات1- هيبريداسيون واريتههاي هيبريد2- سطوح مختلف پلوئيدي (مهندسي كروموزوم)3- موتاسيون4- اينتروگرسيون - روشهاي بيوتكنولوژي 1- كشت بافت و توليد گياهان هاپلوئيد2- كشت دانه گرده3- پروتوپلاست فيوژن4- انتقال ژن يا مهندسي ژنتيك5- انتخاب بر اساس نشانگرها و QTL6- توليد گياهان هاپلوئيد - جمعبندي مطلب- منابع مورد استفادهاصلاح نباتات :اهلي نمودن گياهان يكي از مهمترين وقايع كشاورزي در دنياي جديد است. هدفهاي كلي اصلاح نباتات افزايش عملكرد در واحد سطح بهتر نمودن كيفيت محصولات كشاورزي و توليد مواد اوليه مورد نياز جوامع انساني است. ارقام و واريتههاي اصلاح شده گياهان زراعي و زينتي هر ساله از كشوري به كشور ديگر انتقال داده ميشود. بدين طريق كيفيت و كميت محصولات كشاورزي افزايش يافته و احتياجات فراوردههاي زراعي رفع ميشود. در اغلب گياهان يك يا چند ژن باارزش اقتصادي فراوان دارد. ژنهايي كه حساسيت و مقاومت گياهان را نسبت به امراض و آفات كنترل ميكنند در اولويت برنامههاي اصلاح نباتات قرار دارند. هدف اصلاحگر نبات نبايد در توسعه روشهاي معمول كشت نباتات اصلاحي منحصر گردد بلكه بايستي همواره در جستجوي تركيبات نو از ژنوتيپهاي مطلوب باشد.هدف اصلاحي نهايي در هر برنامه اصلاحي افزايش عملكرد ميباشد. در شرايط نا مساعد افزايش عملكرد به طريق اصلاح نباتات به مقدار كم و صرف زمان طولاني ممكن است ژنهاي كنترل كننده عملكرد براي بروز حداكثر پتانسيل خود به عوامل محيطي توليد وابسته ميباشند. به طور كلي عمدترين اهداف اصلاح نباتات را ميتوان در عناوين زير خلاصه ميشود.1- بهبود كيفيت كيفيت خصوصيتي است كه باعث افزايش ارزش محصول ميشود كيفيت در جائي ممكن است به ارزش غذايي يك غله يا طعم و بافت يك ميوه تلقي شود. كيفيت جزء مهمي از هر برنامه اصلاح نباتات محسوب ميشود. به عنوان مثال ژنوتيپهاي مختلف گندم آرد توليدي حاصل از آن را تحت تاثير قرار داده و نهايتاً حجم و بافت و رنگ نان را مستقيماً تحت تاثير قرار ميدهد. بهرحال در گياه اصلاح شده از لحاظ پروتئين و اسيدهاي آمينه ممكن است متفاوت باشد. در اهداف توليد نباتات علوفهاي توجه به كيفيت علوفه همواره مسئله خوشخوراكي و ارزش تغذيهاي را در بردارد در گياهان زينتي كيفيت مفهومي جدا از گياهان زراعي دارد. خصوصيات كيفي در گلهاي زينتي عمدتاً همچون شكل ظاهر، شدت و ميزان عطر ساطع شده و وجود و عدم وجود تيغ، تعداد گلبرگ را شامل مي شود. در ميوه ها و محصولات انباري كه طيف وسيعي از ميوه جات و سبزيجات را در بر مي گيرد كيفيت معمولاًَ به مقاوم و ماندگاري خصوصيات بيوشيميايي محصول انبار شده در برابر تغييرات طولاني مدت محيط فيزيكي را شامل مي شود. خصوصيات انباري از مهمترين شاخصهاي اقتصادي را شامل مي شودكه با بازار پسندي محصول ارتباط مستقيمي دارد.2- افزايش توليد در واحد سطح:افزايش توليد در واحد سطح و استفاده از ژنوتيپهاي مفيد و مطلوب در هر منطقه آب و هوايي از ديگر اهداف اصلاحگران نباتات مي باشد. عملكرد گياه در واحد سطح منعكس كننده برآيند همه اجزا گياه مي باشد. بهرحال همه ژنوتيپهاي توليد شده داراي عكس العمل فيزيولوژيكي و ژنتيكي يكساني در شرايط مختلف نيستند. عملكرد صفتي پيچيده است كه تحت تاثير اثر متقابل ژنوتيپ و محيط مي باشد.3- مقاومت به آفات و بيماري:براي دستيابي به حداكثر توليد، مقاوم بودن به آفات و بيماريها ضروري است علفهاي هرز، حشرات بيماريهاي باكتريايي و ويروسي در مقاطع مختلف از مرحله رشد گياه بيشترين خسارت را به محصول وارد ميكند. اصلاحگران همراه سعي بر دستيابي به گياهان را دارند كه حاوي ژنهاي مطلوب به مقاومت به آفات و بيماريها هستند. علت مقاوم بودن بعضي از واريتهها را به مكانيزم فيزيولوژيكي فعال در برابر حمله آفات ميدانند به عنوان مثال تركيبي به نام فيتوالكين در لوبيا همراه در هنگام شيوع بيماري فوزاريوم از گياه ترشح ميشود كه باعث بلوكه شدن و توقف توسعه بيماري ميشود. به هر حال از برنامههاي اصلاحي مهم ايجاد گياهان مقاوم ميباشد. مقاومت به آفات بيشترين بازده اقتصادي را براي كشاورزان نويد بخش است. مقاوم منجر به سرشكست شدن بسياري از هزينههاي تحميلي به كشاورزان و بينياز شدن به فعاليتهايي همچون سمپاش و آلودگي محيط زيست و مسائل باقيمانده سموم در بافت گياهان زراعي با مصرف خوراكي ميگردد. 4- مقاومت به تنشهاي محيطيمقاومت از جمله عمدهترين اهداف اصلاح نباتات مي باشد. بيشتر توليدات در مناطق نامساعد سرما و شوري حاصل مي شود. و گياه مجبور است براي توليد كافي با اين شرايط نامساعد مقابله كند بعضي از واريتههاي گياهان در شرايط نامساعد محيطي و فقر حاصلخيزي خاك قادر هستند مقدار مناسبي محصول را در واحد سطح توليد كنند فلذا شناسايي ژنوتيپهاي مقاوم به تنشهاي محيطي از اصليترين راهكارهاي مناسب براي رفع معضل مذكور ميباشد.توليد گياهان هاپلوئيد و دابلهاپلوئيدي توليد هاپلوئيد و سپس دو برابر نمودن كروموزمهاي آن به ايجاد دابل هاپلوئيد ميانجامد كه سريعترين روش دستيابي به اينبريدينگ كامل در طي يك مرحله ميباشد. در روشهاي متداول بهنژادي گزينش داخل نتاج به عنوان يك معضل اصلاحكنندگان محسوب ميشود زيرا تعداد جمعيتهاي و مزارع مختص ارزيابي هر سال افزايش مييابد. مهمترين روشهاي القائي توليد هاپلوئيد عبارتند از: 1- ميكروسپور (آندوژنز) 2- كشت گلچه 3- كشت بساك، تخمك (ژينوژنژ) كشت تخمك، دورگگيري بين گونهايتوليد هاپلوئيد به روش ميكروسپور يكي از كاراترين و معمولترين روش ايجاد هاپلوئيد ميباشد ميكروسپور دانه گردهاي است كه در مرحله ابتدائي نمو در محيط كشت، گياهچه هاپلوئيد را بوجود ميآورد، كشت بساك نيز معمولترين فرم كشت گرده است كه بساكها در مرحله نموي تك هستهاي انتخاب مي شود. توليد گياهان هاپلوئيد به تعداد زياد به روش كشت بساك بستگي دارد. ايجاد هاپلوئيد گندم توسط تلاقي گندم× ارزن و گندم × ذرت امكانپذير ميباشد.تكنيكهاي دو برابر كردن مجموعه كروموزمي (ژنوم) هاپلوئيدها براي تهيه گياهان صد در صد خالص (دابل هاپلوئيد) نقش اساس را ايفا ميكند. مكانيزمهاي دو برابر شدن ژنوم ميكروسپوربه دو پديده اتحاد هستهاي و دو برابر شدن ميتوزي يا داخلي نسبت داده ميشود. در طرحهاي بهنژادي گياهان خود گشن به تعداد نسبتاً زيادي گياه دابل هاپلوئيد جهت گزينش بهترين لاين نياز ميباشد. براي ايجاد لاينهاي اينبرد به روش دابلهاپلوئيدي در گياهان دگرگشن نيز تعداد زيادي لاين مورد احتياج ميباشد.كلشيسين مهمترين عامل شيميايي دو برابر نمودن كروموزومي است كه در سطح وسيعي بكار مي رود. كلسيسين بازدارنده رشته هاي دوكي شكل وعمل كننده در سلولهاي در حال تقسيم گياهان مي باشد. به ططور دقيق تر كلشيسين از تشكيل ميكرو بتولها از طريق پيوند با زير واحد پروتئين ميكروبولي ها به نام تيوبولين ممانعت مي كند لذا كروموزمها در مرحله متافاز يك جا وارد يك سلول مي گردند كه نتيجتاًَ تعداد كروموزوم سلول حاصل از تقسيم دو برابر مي گردد. گياهان هاپلوئيد در تعدادي از گونه هاي زراعي شامل پنبه، توت فرنگي ، گوجه فرنگي، جو و توتون و سيب زميني و برنج و گندم و بعضي از گياهان ديگر توليد شده اند. اينتروگرسيون :فرايند اينترگرسيون ، به معناي وارد كردن قسنتي از مواد ژنتيكي يك گونه به گونه ديگر مي تواند توسط تلاقي هاي برگشتي مكرر F1 بين گونه اي با يكي از والدين انجام مي شود. در اكثر موارد از اينتروگرسيون به منظور انتقال ژنهاي مقاوم به بيماري از ساير گونه ها به گونه هاي زراعي كه فاقد ژن مقاوم هستند استفاده مي شود.اصلاح گياهان با استفاده از موتاسيون :به نظر مي رسد تنوع ژنتيكي حاصل از موتاسيون مصنوعي با تنوع حاصل از موتاسيون طبيعي يكسان باشد. بنابراين اصول اساسي استفاده از تنوع حاصله از موتاسيون مصنوعي ÿا تنوع حاصل از موتاسيون طبيعي يكسان است. اصلاح كننده بايستي با عوامل موتاژن كاربرد آنها و نحوه ايجاد موتاسيون آشنا بوده و به تشخيص گيا هان موتانت قادر و امكانات و وسايل لازم را دارا باشد. به طور كلي دو عامل فيزيكي و شيميايي در ايجاد موتاسيون دخالت دارند موتاژنهاي فيزيكي شامل اشعه ايكس ، گاما، نوترون و UV مي باشد. اكثراًَاصلاحگران به اين موتاژنها دسترسي ندارند لذا از مواد شيميايي عمدتاًَ استفاده مي كنند.هيبريداسيون :هيبريداسيون يكي از ابزارهاي متداول اصلاح نباتات كلاسيك مي باشد كه در واقع به تلاقي بين دو واريته براي دستيابي به ژنوتيپ برتر اطلاق مي شود. يك برنامه هيبريداسيون ممكن است به واريته هاي داخل يك گونه يا بين والدين چند جنس مختلف صورت پذيرد. اصلاحگران بعد از هيبريداسيون در جستجوي ژنوتيپهاي برتر هموزيگوت نيست بلكه سعي مي كنند كه مجموعه اي از ژنهاي را انتخاب كنند كه داراي اثر متقابل ژنتيكي مفيد و اثرات هتروزيس هستند. وجود پديده هيبريداسيون امكان انتقال ژنهاي مفيد از يك گونه به گونه ديگر را فراهم مي كند. هيچ پديده اي در علم اصلاح نتوانسته تاثير ي مانند واريته هاي هيبريد روي افزايش مواد غذايي در دنيا بگذارد. واريته هاي هيبريد به جامعه F1 كه براي استفاده تجاري توليد مي شوند اطلاق مي شود يكي از روشهاي هيبريداسيون ، دابل كراس مي باشد كه به خوبي نتايج مطلوب پيامد خود را به ثبات رسانده است . كشت بافت گياهي :كشت بافت فرايندي است كه در آن قطعات كوچكي از بافت زنده از گياهي جدا شده و به مدت كشت نا محدودي در يك محيط مغذي رشد داده مي شود. براي انجام كشت سلولي موفق بهترين حالت آن است اين عمل با كشت بخشي از گياه كه حاوي سلولهاي تمايز نيافته است آغاز مي شود زيرا چنين سلولهايي مي تواند به سرعت تكثير يابند. قطعات گياه در محيط كشت مي تواند به طور نا محدودي رشد كرده و توده سلولي تمايز نيافته به نام كالوس مي كنند بر اينكه سلول گياهي نمو كند و به كالوس تبديل شوند لازم است كه محيط كشت حاوي هورمونهاي گياهي مانند اكسين، سيتوكسين و جبيرلين باشد.كاربردهاي كشت بافت هاي سلولي :1- توليد مواد شيميايي گياهان به عنوان منبع مهمي از مواد پيشتاز فراورده هايي كه در صنايع مختلف مانند داروسازي، صنايع غذايي و آرايشي و بهداشتي و كشاورزي مورد استفاده اند. 2- گياهان عاري از عوامل بيماريزايي گياهيغلات ممكن است توسط گونه هاي زيادي از آفات ميكروبي ، ويروس، باكتريائي و قارچي آلوده مي شوند. اين آلودگيها تا حد زيادي موجب كاهش توليد فراورده كيفيت آن و توان گياه مي شوند. آلودگي در درختان ميوه بازده محصول را تا 90% كم مي كند. اساس به دست آوردن گياهان بدون ويروس كشت مريستم انتهايي آنهاست با كشت قطعه كوچكي از مريستم مي توان كالوس بدون ويروس تهيه كرد. مواد گياهي كه از طريق كشت بافت تكثير مي شوند تغييرات ژنتيكي بالايي را نشان مي دهند. زماني كه از كشت كالوس مرتباًَ زير كشت گرفته شود گياهان حاصل سطح پلوئيدي متفاوتي را نشان مي دهند و همينطور كه بحث خواهد شد اين تغييرات ناشي از كشت بافت مي تواند تنوع ژنتيكي جديدي را در اختيار اصلاح كننده نباتات قرار دهد. پروتوپلاست فيوژن :اغلب ممكن است پيوند دو گانه گياه خويشاوند كه از نظر جنسي با هم سازگار نيستند مورد نظر باشد .بديهي است كه استفاده از روش آميزش جنسي كه معمولاًبراي پرورش گياه به كار برده مي شود در اين مورد ممكن نيست اما با هم در هم آميختگي و الحاق پروتوپلاست گياه مربوطه مي توان به همان مقصود نائل گرديد .براي انجام اين كار دو روش اساسي وجود دارد.در روش اول از مواد شيميائي مانند پلي اتيلن گليلول ،دكستران و اورنيتين به عنوان مواد ملحق كننده وممزوج كننده استفاده مي شود كه باعث تسريع در تركيب پروتوپلاسها مي گردد. از روش ديگري به نام امتزاج الكتريكي نيز مي توان استفاده كرد .در اين روش چسبندگي پروتوپلاسها در يك ميدان الكتريكي غير يكنواخت به وقوع مي پيوندد و در هم آميختگي هنگامي روي مي دهد كه ضربان يا تناوب كوتاهي از جريان مستقيم به كار برده مي شود پس از در هم آميختگي مجموعه هاي ژني هسته و سيتوپلاسم مجدداًبا هم تركيب مي شوند ودر نتيجه آرايش جديدي از تر كيب ژنها به وجود مي آيد.تغيير در تعداد و ساختار كروموزوم (مهندسي كروموزوم):اتو پلي پلوئيدي:اتوپلي ئيدي در طبيعت به عنوان مكانيسمي براي بهبود اطلاعات ژنتيكي اتفاق مي افتد. اتوتترا پلوئيد است و ارقام تجاري موزوبعضي از سيب ها اتوتريلوئيدهستند. در بعضي گونه هاي گياهي افزايش معقول در تعداد ژنوم با افزايش در اندازه سلول و بزرگترشدن اندامها همراه است . براي مثال تريپلوئيد از بنيه بهتري برخوردارند و در مقايسه با سيب هاي ديپلوئيد ميوه هاي بزرگتري مي دهند از اتو پلي پلوئيدي براي توليد ميوه و گلهاي بزرگ نيز استفاده شده است. در برنامه هاي اصلاحي اتو پلوئيدهاي مصنوعي دو هدف مهم در نظر گرفته مي شود:1)توليد يك ژنوتبپ يا تركيبي از ژنوتيپها كه برتر از بهترين ديپلوئيدها در بعضي از صفات مهم باشند2)افزايش باروري در نباتات بذري2-آلوپلوئيدي:بنا به تعريف يك گياه آلوپلوئيد از تركيب و دو برابر نمودن دو يا چند ژنوم متفاوت توليد مي شود .تفاوت بين دو ژنوم مختلف بستگي به رفتاركروموزمها در تقسيم كاهش كروموزومي دارد. براي توليد آلو پلوئيدها از دو برابر نمودن تعداد كروموزومهاي هيبريد استفاده مي شود. آلوپلوئيدها غالباً تتراپلوئيد يا هگزا پلوئيد بوده واز تركيب ژنومهاي دو وسه گونه ديپلوئيد به وجود مي آيد .گندم بهترين نمونه آلوپلوئيدي در غلات است. گونه هاي گندمي كه داراي 21 جفت كروموزم هستند از تلاقي بين گونه هاي تترا پلوئيد اهلي وگونه ديپلوئيد وحشي به وجود آمده اند.3-آنيوپلوئيدها:تغييرات كروموزمي را كه شامل يك يا چند كروموزم باشد آنيوپلوئيدي مي گويند. اهميت آنيوپلوئيدي در تكامل گياهان كمتر از پلي پلوئيدي بوده و زمان لازم براي تكامل واهلي شدن گياهان آنيوپلوئيد طولاني تر از گياهان پلي پلوئيد است .حالات نالي زومي ،مونوزومي،تري زومي ،تترازومي از فرمهاي مختلف آنيوپلوئيدي هستند.نشانگرهاي مولكولي:بسياري از محدوديتهاي روشهاي مختلف اصلاح نباتات ريشه در فقدان ابزارهاي مناسب براي مطالعات ژنتيكي دارد .وجود ماهيت كمي صفات اقتصادي در محصولات كشاورزي موجب شد كه محيط بسياري ارز براوردهاي ارزشهاي اصلاحي را تحت تاًثير قرار دهد و لذا استفاده از ابزارهائي كه حداقل تاثير پذيري را از محيط دارند گام مؤثري در افزايش پيشرفتهاي ژنتيكي مورد استفاده مي باشد. ماركرهاي مولكولي و اخير نشانگرهاي DNA ابزار مناسبي هستند كه بر اساس آن مي توان جايگاه ژني وكروموزمي ژنهاي تعيين كننده صفات مطلوب را شناسائي كرد. با دانستن جايگاه يك ژن روي كروموزم مي توان از نشانگرهاي مجاور آن براي تائيد وجود صفت در نسلهاي تحت گزينش استفاده نمود.با در دست داشتن تعداد زيادتر نشانگر مي توان نقشه هاي ژنتيكي كاملتري را تهيه نمود كه پوشش كاملي را در تمام كروموزمهاي گياهان به وجود مي آورد.استفاده از نشانگرها موجب افزايش اطلاعات مفيد و مناسب از جنبه هاي پايه وكاربردي اصلاح نباتات خواهد گرديد .انتخاب به كمك نشانگرهاي مولكولي راه حلي است كه دست آورد زيست شناسان مولكولي براي متخصصان اصلاح نباتات مي باشد در اين روش ژن مورد نظر بر اساس پيوستگي كه با يك نشانگر ژنتيكي تشخيص داده و انتخاب مي شود و بنابراين به عنوان قدم اول در روش انتخاب به كمك نشانگر بايد نشانگرهاي پيوسته با ژنهاي مورد نظر شناسائي شود. يافتن نشانگرهائي كه فاصله آنها از ژن مطلوب كمتر از cm10ميباشد به طور تجربي نشان داده شده كه در اين صورت دقت انتخاب 99/75 درصد خواهد بود لذا داشتن نقشه هاي ژنتيك اشباع كه به طور متوسط داراي حداقل يك نشانگر به ازاي كمتر از cm10 فاصله روي كروموزمها باشد از ضروريات امر مي باشد.يكي از پايه هاي اساسي اصلاح نباتات دسترسي وآگاهي از ميزان تنوع در مراحل مختلف پروژه هاي اصلاحي است . به همين جهت نشانگرهاي برآورد مناسبي از فواصل ژنتيكي بين واريته هاي مختلف را نشان مي دهند.مهندسي ژنتيك گياهي:مهندسي ژنتيك گياهي در رابطه با انتقال قطعه اي DNAبيگانه با كدهاي حاوي اطلاعات ژنتيكي مورد نظر از يك گياه به وسيله پلاسميد، ويروس بحث ميكند. زماني كه هيبريداسيون جنسي غير ممكن است مهندسي ژنتيك پتانسيل انتقال ژن عامل يك صفت مفيد را از گونههاي وحشي با خويشاوندي دور به يك گونه زراعي براي اصلاح كننده نباتات فراهم ميسازد در استفاده از باكتريها در مهندسي ژنتيك از پلاسميدهاي باكتري Ecoli استفاده ميشود.گياهان توليد شده از طريق مهندسي ژنتيك:علم مهندسي ژنتيك تكنيكهائي را شامل ميشود كه بر اساس كار چندين دانشمند كه مؤفق به كسب جايزه نوبل شدهاند، پايهگذاري شده است .مهندسي ژنتيكي يك علم افسانهاي به نظر ميرسد. اما امروزه در سطح وسيع در صنايع بيوتكنولوژي و آزمايشگاه هاي تحقيقاتي دانشگاهي انجام مي گيرد. تكنيكهاي مورد استفاده در اين عمل به خوبي تعريف شده است. اما بسياري از ادعاها در مورد مهندسي ژنتيك چندان درست نميباشد. در اين مقاله چگونگي كاربرد تكنيكهاي مهندسي ژنتيك و مثالهاي مربوطه توصيف شده است. پاسخ بسياري از سؤالات پيرامون مهندسي ژنتيك در پي اين دو توصيف زير داده خواهد شد ضمناً تعريف بعضي از اصطلاحات در انتهاي اين مقاله آمده است .1- مهندسي ژنتيك در گياهان چگونه صورت مي گيرد: دانشمندان معمولاً از مهندسي ژنتيك در عالم طبيعت در انجام كارهايشان الگو برداري مي كنند. مهندسي ژنتيك در عالم طبيعت در يك باكتري خاكزي تحت عنوان آگروباكتريوم تاموفاشين را به كار رفته است. اين باكتري شامل يك DNA حلقوي كوچك و آزاد بنام پلاسميد مي باشد از پلاسميد اين باكتري غالباً براي تغيير ساختار ژنتيكي يك گياه حساس به بيماري گال استفاده ميشود. دانشمندان در گام اول ژنهائي را كه يك خصوصيت مطلوب و يا يك صفت اتصالي را كنترل ميكنند ،شناسائي مي كنند. تا در گام بعدي اين ژن مطلوب را به گياه مورد نظر انتقال دهند. براي انجام چنين كاري در گياهي كه حاوي آن ژن مطلوب هست، ژن مربوطه را را از قطعه DNA آن گياه با استفاده از آنزيمهاي خاصي جدا ميكنند. اين آنزيمها مانند يك قيچي عمل كرده و نيز پلاسميد حاصل از باكتري آگروباكتريوم را با همان آنزيمها برش مي دهند و ايجاد يك قطعه DNA باز مي كنند سپس اين پلاسميد باز شده را در مجاورت ژن مطلوب قرار داده و با يكديگر ادغام مي كنند و با استفاده از آنزيمهاي خاصي اتصالات مربوطه را بين اين ژن و پلاسميد انجام ميدهند. آنها ميتوانند پلاسميدي را توليد كنند كه حاوي اين ژن مطلوب ميباشد. چنين پلاسميدي را DNA ي نوتركيب يا RDNA مينامند دانشمندان اين مجموعه را (پلاسميد نو تركيب) به داخل باكتري آگرو باكتريوم بر ميگردانند و در نتيجه اين باكتري شامل پلاسميد تغيير يافته ميشود . مجموعه پلاسميد+ ژن مطلوب+ آگروباكتريوم به گياه مورد نظر منتقل ميشود.بعضي از سلولهاي اين گياه، ژن مربوطه را از پلاسميد دريافت كرده و جزء ساختار DNA خودي ميكنند. وقتي چنين سلولهاي گياهي در محيطهاي كشت رشد داده مي شوند، توليد گياهان كوچكي ميكنند كه ميتوان وجود صفت جديد مورد انتظار از ژن انتقال يافته را در آنها تست كرد. اين چنين گياهاني ناميده ميشوند گياهان تراريخت و بايد آزمونهاي بيشتري بر روي آنها صورت گيرد. منبع
ذرت
مشخصات گیاه برنج
ارزيابي مقاومت به خشكي يونجه هاي گرمسيري
به منظور ارزيابي مقاومت به خشكي يونجه هاي گرمسيري هفت رقم يونجه شامل يونجه يزدي بومي ، يونجه يزدي سلكسيون شده ، بغدادي ، مساسرسا ، بمي ، سنتتيك و نيك شهري در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي در چهار تكرار بصورت دو آزمايش جداگانه طي دو سال مورد بررسي قرار گرفتند . در آزمايش اول دور آبياري 6 روز و در آزمايش دوم دور آبياري 9 روز اعمال گرديد . نتايج تجزيه مركب دو ساله عملكرد علوفه خشك در هر دو آزمايش نشان داد كه ارقام يونجه نيك شهري و بغدادي عملكرد كمتري داشته و از ادامه آزمايش حذف گرديدند . در سال سوم 5 رقم يونجه انتخابي در قالب طرح بلوكهاي كامل تصادفي به صورت اسپليت پلات مورد مقايسه قرار گرفتند .دور آبياري 9 و 12 روز به عنوان فاكتور اصلي در كرتهاي اصلي قرار گرفت و ارقام يونجه در كرتهاي فرعي قرار داشتند و آزمايش در چهار تكرار انجام شد . علوفه خشك حاصل از چين هاي مختلف در مجموع به عنوان عملكرد علوفه خشك هر واحد آزمايشي منظور و تجزيه واريانس و مقايسه ميانگين ها انجام شد و نتايج نشان داد كه با افزايش دور آبياري از 9 روز به 12 روز عملكرد علوفه خشك كاهش مييابد و ارقام نيز واكنش متفاوتي نشان دادند و بطور كلي رقم مساسرسا با عملكرد علوفه خشك 37/18 تن در هكتار برتر از ساير ارقام بوده است. اثرات متقابل نيز نشان داد كه در دور آبياري 12 روز رقم يونجه يزدي بومي به خشكي مقاومتر است و با عملكرد 93/14 تن در هكتار علوفه خشك نسبت به ساير ارقام در شرايط خشكي عملكرد بيشتري داشته است .
كلمات كليدي : مقاومت به خشكي ،يونجه يزدي ، دور آبياري
مقدمه :
رشد و نمو گياهان بطور دائم تحت كنترل محيط مي باشد . رطوبت ، حرارت ، تشعشع ، مواد غذايي و گاز ها بسته به مقدار آنها در محيط مي توانند رشد و نمو گياه را افزايش يا كاهش دهند . مقدار نامناسب اين عوامل باعث فشار يا تنش در گياه يا اجزاي آن ميگردد . صدمات وارده به گياه ممكن است موقت يا برگشت پذير و يا دائمي باشند . اين فشار ها در گياهان مقاوم غالباً برگشت پذير هستند . خسارت ناشي از تنش با شدت آن ، مرحله نمو گياه و مدت دوام تنش متفاوت است . در اغلب موارد گياهان در مواجه با تنشهاي محيطي از دو مكانيزم اجتناب و تحمل تنش استفاده ميكنند .خسارت وارده به گياهان زراعي در اثر تنشهاي حرارتي ، خشكي و شوري در سطح جهان گسترده تر بوده و به همين جهت صدمات و مكانيزمهاي مقاومت گياهان نسبت به آنها بيشتر مورد مطالعه قرار گرفته اند. دلائل زيادي وجود دارد كه صرف نظر از نوع تنش،گياه به صورت مستقيم و يا غير مستقيم با تنش خشكي مواجه خواهدشد . اگر چه تشخيص مكانيزمهاي فيزيولوژيك مقاومت در مقابل تنشها ما را در شناخت گياهان مقاوم كمك كرده است ولي مقاومت بيشتر ضرورتاً به مفهوم توليد بالاتر نيست . يك راه حل اساسي براي برطرف كردن يا كاهش دادن اثرات شرايط محيطي ايجاد كنندة تنشها، پيدا كردن ژنوتيپ هايي ويژه است كه داراي مجموعه اي از صفات مطلوب وبا قابليت توراث زياد باشند . خشكي از عمده ترين خطرات براي توليد موفق محصولات زراعي در ايران و جهان است . ايران با متوسط نزولات آسماني 240 ميليمتر جزء مناطق خشك جهان طبقه بندي ميگردد . حدود 45درصد اراضي زير كشت ديم در ايران داراي نزولات آسماني كمتر از 350 ميليمتر مي باشند . بالا بودن مقدار تبخيز و تعرق ، محدوديت منابع آبي و ساير عوامل باعث توجه بيشتر به مطالعه اثرات تنش خشكي و انتخاب ارقام مقاوم به خشكي شده است . تنش خشكي به تنهايي مفهوم يكنواختي ندارد . رابطه گياه با خشكي هوا و كمبود رطوبت خاك متفاوت است . دانشمندان براي خشكي با گستردگي زياد واژه هاي بسيار محدودي ارائه كرده اند كه بيانگر پيچيدگي اثرات متقابل ژنوتيپ هاي گياهي با كمبود آب مي باشد . زمان وقوع و مدت زمان دوام تنش ، فراواني وقوع خشكي ، خصوصيات ذاتي خاك ،تغييرات و نوسانات بارندگي همگي بر مقاومت به خشكي گياه اثر دارند و اين احتمالاً بيانگر اين امر است كه چرا عكس العمل ژنوتيپ هاي مقاوم به خشكي در يك سال خوب و در سال ديگر كمتر از انتظار مي باشد . بنابراين ارائه واژههاي دقيق كه خشكي را با توجه به خصوصيات گياهي و خصوصاً عملكرد بيان كند بسيار ضروري است تا بتوان گياهان مقاوم را براي شرايط خاص انتخاب نمود.
مواد و روشها :
در مرحله اول اجراي طرح دو آزمايش جداگانه به صورت زير اجرا گرديد . در اين دو آزمايش طي دو سال متوالي هفت رقم يونجه شامل يزدي بومي ، يزدي سلكسيون شده ، سنتتيك ، بغدادي ، نيك شهري، بمي و مساسرسا مورد بررسي قرار گرفت . طرح آماري بكار رفته بلوكهاي كامل تصادفي در چهار تكرار بود در آزمايش اول دور آبياري 6 روز و در آزمايش دوم دور آبياري 9 روز در نظر گرفته شد ارقام برتر دو آزمايش جهت اجراي مرحله دوم طرح بكار رفت . براساس نتايج بدست آمده از دو سال آزمايش قبلي ارقام يزدي بومي ، يزدي سلكسيون شده ، مساسرسا ، بمي و سنتتيك برتري داشته و دو رقم بغدادي و نيك شهري از آزمايش حذف گرديد .
هر واحد آزمايشي از 6 خط 10 متري به عرض 30 سانتيمتر تشكيل شده بود و در هر خط مقدار مشخصي بذر بر حسب تراكم و درصد قوه ناميه كشت گرديد . براساس آزمون خاك مقدار 300 كيلوگرم كود فسفاته از منبع فسفات آمونيم و مقدار 250 كيلوگرم سولفات پتاسيم و 50 كيلوگرم اوره در زمان كاشت و تهيه زمين مصرف گرديد . كاشت در تاريخ 15/7/82 انجام و اولين آبياري صورت گرفت و در زمان مناسب جهت سبز شدن مجدداً آبياري انجام شد . طرح بكار رفته اسپليت پلات در چهار تكرار بود تيمارهاي آبياري 9 روز و 12 روز در كرتهاي اصلي و ارقام يونجه در كرتهاي فرعي قرار داشت در بهار سال 83 در چين هاي مختلف نسبت به برداشت علوفه اقدام و با نمونه برداري از علوفه تر مقدار علوفه خشك محاسبه گرديد . مجموع علوفه خشك حاصل از چين هاي مختلف بر اساس طرح مربوطه تجزيه واريانس و مقايسه ميانگين ها با استفاده از آزمون دانكن انجام شد .
نتايج :
نتايج حاصل از تجريه واريانس مجموع علوفه خشك توليدي در طي 6 چين برداشت نشان داد كه بين تيمارهاي مختلف آبياري و ارقام اختلاف معني دار وجود دارد .
مقايسه ميانگين سطوح مختلف فاكتور اصلي ( تيمارهاي آبياري ) نشان داد كه بين دورهاي آبياري 9 و 12 روز اختلاف معنيداري وجود دارد و تيمار 9 روز با ميانگين عملكرد علوفه خشك 23/20 تن در هكتار نسبت به تيمار 12 روز با ميانگين 23/14 تن علوفه خشك در هكتار برتر بوده است । مقايسه ميانگين ارقام يونجه نيز از نظر علوفه خشك توليدي نشان داد كه يونجه مساسرسا با عملكرد علوفه خشك 37/18 تن در هكتار نسبت به خشكي مقاومتر بوده است و ارقام يونجه يزدي بومي ، يزدي سلكسيون شده ، سنتتيك و بمي به ترتيب در گروههاي بعدي قرار داشته اند
- منابع مورد استفاده
آرنون،آي ،1365.اصول زراعت در مناطق خشك ، ترجمه عوض كوچكي و امين عليزاده ، جلد دوم . انتشارات آستان قدس رضوي.
كريمي ، هادي . 1368. يونجه ، انتشارات دانشگاه تهران .
Levitt,J., 1956, The harbiness of plants . Academic press ine. New-york.
Rumbaugh,M.D.,D.A.Johnson., 1983.Changs in a alfalfa cultivars grown in a semi arid environment. Crop sci.23:477-480
Salter,R.,B.Melton.1984.Selection in alfalfa for forage yield with three moisture levels in drought bones. Crop.Sci.24( 4):345-349
Monday, November 5, 2007
Sunday, October 28, 2007
نقش فنآوري اطلاعات و ارتباطات توسعه كشاورزي
Friday, October 26, 2007
پدیده وارونگی هوا و اثر گلخانه ای
پدیده وارونگی و اثر گلخانه ای چیست؟هوا ضروریترین ماده برای ادامه حیات موجود زنده است. هر انسان به طور متوسط روزانه 16 کیلوگرم هوا مصرف می کند و این در حالی است که فقط 5/1 کیلوگرم آب و حدود 1 کیلوگرم غذا مصرف می کند .
وارونگي (Inversion) چيست؟معمولا در لایه پایین جو درجه حرارت هوا با افزایش ارتفاع کاهش می یابد. بنابر این، طبیعی است که حرکت صعودی هوا به وجود می آید و آلودگیها را با خود به طبقات بالای جو می برد و از محل تنفس دور می کند؛ اما در بعضی از شرایط جغرافیایی خاص (مانند احاطه شدن شهری با کوهها)، لایه هوای گرم - همچون سقف شیشه ای که بالای شهر را بپوشاند باشد - هوای سرد پایین را محبوس می کند و مانع از بالا رفتن و دور شدن آلودگی از سطح شهر می شود. در این حالت، جریان هوا برعکس می شود و باعث پایداری بیشتر هوا و تراکم گازهای آلاینده تا حد بسیار خطرناک می شود که به این حالت وارونگی جوی اطلاق می شود. متأسفانه، تهران بیش از دو سوم روزهای سال (حدود 250 روز) با پدیده وارونگی جوی روبروست. این حالت بیشتر در پاییز و زمستان روی می دهد.
اثر گلخانه ای چیست؟در روزی آفتابي و خنك، هواي درون گلخانه بسيار گرمتر از هواي آزاد بيرون است. اين امر به سبب آن است كه گلخانه مثل مجرایي يكطرفه عمل مي كند. شيشه به نور خورشيد اجازه مي دهد که وارد شود، اما جلوی خروج بخش زيادي از حرارتي را می گیرد كه سعي در خارج شدن دارد. زمين و اتمسفر اطراف آن به شكل مشابهي عمل مي كند. تابش نور خورشيد سطح زمين را گرم مي كند، پرتو از درون جو به سمت بالا بازتابيده مي شود، اما راه خروج آن با گازهاي گلخانه اي سد مي شود. گازهاي گلخانه اي عبارت اند از: دي اكسيد كربن، بخار آب، گاز متان. اين پديده به «اثر گلخانه اي» معروف است. بدون وجود اين پديده، دماي زمين سردتر خواهد بود. بشر با سوزاندن سوختهاي فسيلي (مثل زغال سنگ و نفت) باعث زیاد شدن مقدار دی اکسید کربن در اتمسفر به میزان 3/0% در سال میشود. از آنجایی که دی اکسید کربن از گازهای گلخانهای بسیار خطرناک است، دانشمندان با زیاد شدن میزان آن در جو انتظار بالا رفتن دمای زمین را دارند. در صد سال اخیر، میانگین دمای زمین در حدود 5/0 درجه سانتیگراد (1 درجه فارنهایت) افزایش پیدا کرده است. در صورتی که این افزایش در دمای زمین ادامه پیدا کند، تقریبا به طور حتم روی سطح آب دریاها تأثیر خواهد گذاشت و این رخداد ممکن است ساختار آب و هوایی زمین را تغییر دهد.
پیامدها: برخی از مناطق ممکن است به طور فزایندهای سردتر شوند و مناطق حاصلخیز و کشاورزی ممکن است خشک شوند و کارایی کشاورزی خود را از دست بدهند. بسیاری از کشورها در حال حاضر مشغول کم کردن میزان تولیدات گازهای گلخانهای خودند، اما هیچ کس نمیداند که آیا همین مقدار واکنش کشورها برای جلوگیری از خطر جهانی حاصل از گرم شدن هوای زمین کافی است یا خیر؟ تابشهای خورشیدی پس از عبور از فضا به زمین و اتمسفر می رسد و قسمت بزرگی از آن در کره زمین جذب میشود. کره زمین، پس از گرم شدن، امواج گرم را به صورت تابشهای فروسرخ به فضا باز میتاباند. قسمتی از این تابشهای فروسرخ از اتمسفر عبور می کند و قسمتی دیگر را گازهای گلخانهای موجود در اتمسفر جذب می کند و به سطح زمین بازتابانیده میشود.گازهای گلخانهای موجود در جو زمین کسری از انرژی خورشیدی رسیده به زمین را در داخل اتمسفر نگه میدارند و دمای زمین بر اثر این انرژی در حد مناسبی ثابت باقی میماند. این عمل گازهای گلخانهای را «اثر گلخانهای» نامیدهاند. گفتنی است که اگر اثر گلخانهای در جو زمین وجود نداشت، دمای کره زمین حدود 5/15 درجه سانتیگراد نسبت به حال کمتر میشد و عصر یخبندان دیگری را رقم میزد. همچنین، در صورتی که موجودی گازهای گلخانهای در داخل اتمسفر زیادتر از حد متعارف شود، موازنه انرژی زمین به هم میخورد و انرژی بیشتری در داخل اتمسفر زمین باقی میماند. انرژی بیشتر گرم شدن زمین را در پی خواهد داشت. البته، نمی توان این فرضیه را قوی دانست و باور کرد که - بر طبق قوانین فیزیک - هیچ انرژیی در طبیعت از دست نمی رود و به دیگر انرژی تبدیل میشود. بنابر این، نظر این است که نمی توان رابطهای بین اثر گلخانهای و بالا رفتن دمای کره زمین پیدا کرد
گروه بندی گیاهان زراعی
طبقه بندی علمی گیاهان
نام گیاهان مختلف از یك مكان به مكان دیگر متفاوت بوده و یا گاهی گیاهان كاملا متفاوتی به یك اسم نامیده می شوند. مثلا انواع گندم بای افراد غیر متخصص مفهوم گندم را دارد، اما گندم معمولی كه برای تهیه نان استفاده می شود از گندم دوروم كه برای تهیه ماكارونی مصرف می شود تفاوت های ژنتیكی و همچنین مصرفی زادی دارد. تولید نان خوب از گندم دوروم و تولید ماكارونی خوب از گندم نان امكان پذیر نیست. برای آن كه افراد متخصص یكدیگر را درك نمایند و دقیقا بدانند در باره ی چه گیاها صحبت می كنند، گیاهان را به روشی موسوم به سیستم طبقه بندی علمی نامگذاری كرده اند.این روش كه دقیقترین روش ها است توسط لینه(Carolous Linnaeus) بنیان گذاری شده است و به همین نام هم معروف می باشد.در این روش موجودات را بر اساس خصوصیات ریخت شناسی ، تكاملی و ژنتیكی در هفت طبقه قرار می دهند. ترتیب طبقات عبارتند از :
1- سلسله(Kingdom)
2- بخش(Division)
3- رده یا طبقه(Class)
4- راسته(Order)
5- تیره یا خانواده(Family)
6- جنس(Genus)
7- گونه(Species)
گیاهان زراعی به رده ی نهاندانگان تعلق دارند. هر گونه ی گیاهی مجموعه ای از گیاهان را در بر می گیرد كه از نظر خصوصیات ظاهری شباهت های زیادی با یكدیگر داشته و بتوانند به سهولت و بدون اتخاذ تكنیك های خاص مانند انتقال جنین و غیره با یكدیگر لقاح یافته و تولید بذر نمایندع به طوری كه بذر حاصل بتواند سبز لید مثل مجدد انجام پذیر باشد. مجموعه ای از گونه های كه در بعضی خصوصیات مشنرك هستند یك جنس گیاهی را تشكیل می دهند.
در طبقه بندی علمی ، هر گیاه را با اسم گونه و جنس آن مشخص می سازند.به همین جهت این سیستم نامگذاری را دو اسمی نیز گویند. مثلا نام علمی گندم نان Triticum aestivum می باشد. Triticum مشخص جنس و aestivum مشخص گونه گندم نان است.
گروه بندی گیاهان زراعی بر اساس هدف تولید و مورد مصرف:
در این گروه بندی نوع محصول تولید شده و نحوه ی مصرف آن مورد نظر است و چون یك محصول با اهداف مختلفی تولید میشود ممكن است در چند گروه قرار گیرد.
1- غلات: گیاهانی از تیره ی غلات هستند كه به منظور تولید دانه كشت میگردند. دانه ی حاصله عمدتا به مصرف تغذیه انسان یا دام می رسد مثل گندم، جو ... دانهی این گیاهان از نظر نشاسته غنی و از لحاظ پرتئین نسبتا فقیر می باشد.
2- حبوبات: گیاهانی از تیره ی بقولات هستند كه برای تولید دانه كشت می شوند. دانه ی حاصله عمدتا به مصرف انسان می رسد مثل لوبیا، نخود و .... دانه های حبوبات از نظر پرتئین غنی می باشند.
3- گیاهان روغنی: گیاهانی از تیره های مختلف هستند كه جهت روغن گیری از دانه ی تولیدی كشت می شوند مثل پنبه، كتان ، لوبیای روغنی و ....
4- گیاهاعلوفه ای: گیاهانی از تیره های مختلف هستند كه جهت استفاده از قسمت های هوایی ( به صورت تازه ،خشك و یا سیلو شده) در تغذیه ی دام كشت می گردند. مانند ذرت علوفه ای ، علف سودان و....
5- گیاهان ریشه ای: گیاهانی از تیره های مختلف هستند كه برای استفاده از ریشه ی غده ای آنها كشت می گردند، مانند چغندر، شلغم و ....
6- گیاهان لیفی: گیاهانی از تیره های مختلف هستند كه برای استفاده از الیاف آنها كشت می گردند. این الیاف ممكن است از پوست دانه منشاء یافته (مانند پنبه) و یا از فیبرهای مستجات آوند آبكشی اولیه تشكیل یلفته با شند (مانند كتان و كنف)
7- گیاهان غذه ای : گیاهانی از تیره های مختلف هستند كه برای استفاده از ساقه ضخیم شده و زیرزمینی آنها كشت می گردند مانند سیب زمینی معمولی.
8- گیاهان قندی: گیاهانی از تیره های مختلف هستند كه برای قندگیری از عصاره ی شیرین آنها كشت می گردند مثل نیشكر و چغندر قند.
9- گیاهان دارویی: گیاهانی از تیره های مختلف هستند كه به منظور استفاده از مواد مخدر آنها و یا تهیه ادویه كشت می شوند مانند توتون ، قهوه، چای و .....
گروه بندی بر اساس مورد مصرف خاص:
این گروه بندی بر اساس اهداف تولیدی و یا زراعی خاص انجام شده است:
1- گیاهان با مصرف پوششی یا كود سبز
2- گیاهان جهت كشت جانش
3- گیاهان با مصرف قصیلی( علوفه ی تر)
4- گیاهان با مصرف سیلویی
5- گیاهان همراه
6- گیاهان مكمل
گروه بندی بر اساس عكس العمل به طول روز:
در این گروه بندی چگونگی عكس العگیاه نسبت به طول روز(طول شب) در رابطه با تبدیل مریستم رویشی به جوانه ی گل مورد نظر است. در این گروه بندی گیاهان را به دو گروه روز بلند و روز كوتاه تقسیم می كنند و اگر نسبت به طول روز عكس ال عملی نداشته باشند بی تفاوت نامیده می شوند. بسیاری از ارقام اصلاح شده ی گیاهان زراعی عكس العمل زیادی به طول روز ندارند و بی تاوت می باشند. علاوه بر طول روز عواملی مانند بالایی حرار، كمبود ازت و رطوبت خاك، افزایش سن گیاه و ذخیره ی غذایی آن در تسریع انتقال از مرحله ی رویشی به مرحله ی زایشی نقش دارد.
گروه بندی بر اساس طول دوره ی رشد:
هر گاه جمعیت بزرگی از ارقام یك گو نه مورد توجه قرار می گیرد، مشاهده می شود كه بعضی بسیار زود و بعضی بسیار دیر به گل رفته و سیكل حیاتی خود را تكمیل می كنند. لذا ارقام یك گیاه ممكن است بر اسا س تعداد روز از سبز شدن تا رسیدگی به گروه های زودرس و میان رس و دیررس تقسیم نمود.
گروه بندی بر اساس حرارت مطلوب رشد:
این گروه بندی بر اساس شرایط حرارتی مناسب رشد محصول انجام شده و در نتیجه نشانگر بخشی از سال است كه محصول در آن رشد مطلوبی انجام می دهد. این قسمت بندی مطلق نبوده و و گیاهان زیادی در حد فاصل دو گروه قرار می گیرند.
1- گیاهان سرمادوست: این گیاهان بهترین رشد خود را در هوای خنك (حدود 15 تا 25 درجه سانتی گراد) انجام می دهند در هوای گرم ( بیش از 30 درجه سانتی گراد) آسیب می بینند و ماهیتا روز بلند می باشند مانند گندم، جو، سیب زمینی، نخود و.............
2- گیاهان گرمادوست: این گیاهان بهترین رشد خود را در هوای نسبتا گرم (حدود 20 تا 30 درجه سانتی گراد) داشته و رشد آنها در هوای خنك بسیار كند می باشد.این گیاهان روز كوتاه بوده و شامل گیاهانی مثل لوبیای چشم بلبلی، ماش، ذرت و .....
گروه بندی بر اساس طول عمر:
اساس این گروه بندی طول دوره ی معمول رشد محصول بر حسب سال زراعی و تاریخ كاشت معمول برای برداشت محصول اقتصادی می باشد.در گروه بندی بر اساس طول عمر گیاه كروه های یكساله،چندساله و دوساله قرار می گیرند. حداكثر طول رشد گیاهان یكساله كمتر از یك سال زراعی ، دوساله بیش از یك سال زراعی و معمولا سه فصل زراعی و چندساله بیش از دو وغالبا چند سال زراعی طول می كشد.
گروه بندی بر اساس عملیات زراعی:
در این گروه بندی امكان انجام عملیات وجین در بین ردیف های كاشت مورد نظر است:
1-گیاهان وجینی: حجم رویشی هر بوته زیاد بوده و معمولا با فاصله ردیف بیش از 40 سانتی متر كشت می شوند مانند سیب زمینی ، پنبه و....
2-گیاهان غیر وجینی: حجم رویشی هر بوته كم است و در نتیجه گیاه با تراكم زیاد و به صورت پراكنده یا با فاصله ی ردیفهای كمتر از 40 سانتی متر كشت می شوند مانند گندم ، جو و.......
منبع: کلوب متخصصین کشاورزی
Wednesday, October 24, 2007
تأثير مواد غذايي خاك در كيفيت برنج
شش نوع خاك زراعي شاليزاري متفاوتي جمع آوري و در آزمايشهاي گلداني طوري مورد استفاده قرار گرفتند كه از نظر عوامل خارجي (محيطي) و مراقبتهاي زراعي يكسان بوده و به اين ترتيب اثر عناصر غذايي در كيفيت برنج را بررسي كردند.
نتايج نشان مي دهد كه ماده آلي خاك نيز مانند محتويات ازت ، گوگرد، كلسيم ، منيزيم ، منگنز ، مس ، موليبدن و كلر با كيفيت برنج ارتباط دارد. به هر حال كيفيت برنج با هر دو عامل محيط و زادشناسي (Genetic) تعيين ميشود. بنابراين، هر رقمي از برنج نسبت به شرايط محيطي مختلف مي تواند پاسخ هاي متفاوتي داشته باشند و با در نظر گرفتن چنين حقايقي بايستي نتيجه گيري شوند.
شش نوع خاك مورد مطالعه عبارت بودند از: (1) خاك زرد متمايل به قرمز (2) خاك زرد، (3) خاك آهكي ارغواني، (4) خاك رسي ارغواني،(5) خاك زرد خاكستري و (6) خاك زرد. اين نمونهها از لايههاي خاك شخم خورده مزارع شاليزاري مختلف جمع آوري شدند. عناصر غذايي هر يك از اين خاكها به روش تجزيهاي تعيين و در جدول 1 نمايش داده شد.
بوتههاي برنج در گلدانهاي محتوي 30 كيلوگرم خاك خشك شده نشاء شد. و گلدانها براي هر نوع خاك در شش تكرار به طور تصادفي در مزرعه قرار داده شدند. اين آزمايش در سه دورهي كشت متوالي انجام شد. برنجهاي مورد آزمايش عبارت بودند از زودرس 40-61-82 و ارقام ديررس Xiang Yu 102
و .002-8X-88
كودهايي كه در اين آزمايشها به كار رفتند عبارت بودند از اوره، سوپر فسفات و كلرو پتاسيم. براي برنج زودرس 100 گرم ازت، 4/0 گرم P2O5 و 7/0 گرم K2O درهر گلدان. براي ارقام برنج ديررس 32/1 گرم ازت، 4/0 گرم P2O5 و 94/0 گرم K2O در هر گلدان مورد استفاده قرار گرفت. تمام كودهاي فسفر و پتاسيم و 60 درصد ازت هنگام نشاء كاري و 40 درصد بقيه ازت در مرحله آغاز پنجهزني به خاك افزوده شدند. همهي تيمارها از نظر اثرات مراقبتهاي زراعي مورد كنترل دقيق قرار گرفتند.
60 درصد ازت هنگام نشاء كاري و 40 درصد بقيه ازت در مرحله آغاز پنجهزني به خاك افزوده شدند. همهي تيمارها از نظر اثرات مراقبتهاي زراعي مورد كنترل دقيق قرار گرفتند.
دانههاي برنج پس از برداشت در آفتاب كاملاً خشك شده و مدت 3 ماه در شرايط انباري نگهداري گرديدند. چگونگي اثر هر يك از خاكها مطابق 9 شاخص كيفي برنج ارزيابي شدند كه عبارت بودند از: بازده برنج قهوهاي، سفيد، سالم(دانههاي كامل)، دانههاي كچي (دانههاي سفيد غير يكنواخت)، دانههاي كاملاً گچي، درجه حرارت ژلاتيني، پيوستگي ژل و آميلوز و محتويات پروتئين، شاخصهاي كيفي فوق از استانداردهاي محلي استان هونان است.
ماده آلي خاك به روش اكسيداسيون با بيكرومات پتاسيم، pH با الكترود شيشهاي تعيين شد. نيتروژن كل با استفاده از روش كجلدال استاندارد اندازه گيري شد. فسفر كل پس از ذوب قليايي با NaOH
به روش رنگ سنجي موليبدات آمونيم آبي و مقدار پتاسيم كل با نورسنجي شعلهاي مورد سنجش قرار گرفتند. نيتروژن قابل استفاده به روش اولسن تعيين شد. پتاسيم قابل جذب نيزپس از استخراج با استات آمنيوم نرمال خنثي با استفاده از روش نور سنجي شعله اي اندازه گيري شد. كلسيم، منيزيم و آهن پس از استخراج با محلول DTPA به وسيله طيف سنجي جذب اتمي اندازه گيري شد. موليبدن قابل جذب با اكسالات آمونيوم در pH 3.3 استخراج و با اوسيلوسكوپ پولارو گرافي تعيين گرديد. كلر قابل استفاده با سولفات پتاسيم 5 درصد استخراج و به روش تيتراسيون با نيترات نقره مورد سنجش قرار گرفت. گوگرد قابل جذب با Ca(H2PO4)2 محلول در اسيد استيك دو نرمال تعيين گرديد و بر (B) قابل جذب با آب جوش استخراج شده و سپس به روش آزومتين – اچ اندازه گيري شد.
1) كيفيت برنج و مقدار نيتروژن و مادهي آلي خاك
نتايج نشان مي دهد، در سطوح كودي يكسان، بين محتويات پروتئين برنج و مقدار طبيعي ماده آلي و نيتروژن كل خاك همبستگي معني داري وجود دارد. ضرايب همبسگي (r) عبارت بودند از: * 938/0 و 830/0 و، (05/0= P). در صورتي كه سطح ماده آلي، نيتروژن كل، نيتروژن قابل جذب خاك ها با مقدار آميلوز برنج داراي همبستگي معني دار منفي بود. نتايج نشان مي دهند كه رشد برنج در خاك هاي با ماده آلي و يا نيتروژن زياد هميشه محتويات پروتئين را افزايش مي دهد. به ويژه اين افزايش پروتئين در ارقام ديررس بيشتر ميباشد. افزايش محتويات پروتئين اندازه گيري شده در هردانه برنج با كاهش مقدار آميلوز همراه است.
2) كيفيت برنج و مقدار گوگرد خاك
در صد برنج سالم از مهم ترين شاخص هاي كيفي پس از تبديل محسوب ميگردد. پس از تبديل شلتوك به برنج سفيد، هرچه مقدار برنج سالم بيشتر باشد بازارپسندي بيشتري را حايز خواهد گرديد. جدول 2 همبستگي مثبت بين مقدار گوگرد قابل جذب و در صد برنج سالم را نشان ميدهد. اين نتايج براي برنج ديررس سطح معني داري (05/0=P ) و براي محتويات پروتئين سطح معني داري (1/0= P ) همبستگي متفاوتي را نشان داد. گوگرد قابل جذب خاك با مقدار پروتئين دانه برنج همبسگي معني دار مثبت ولي با برنج سالم معني دار نبود. ملاحظه ميشود، پرورههاي گوناگون برنج نسبت به گوگرد قابل استفاده خاك پاسخهاي متفاوتي دارند. اما به طور كلي، زراعت برنج در خاكهاي با گوگرد قابل جذب زيادتر محصول با كيفيت دانهي نسبتاً بهتري را حاصل خواهد كرد.
.
3) كيفيت برنج و مقدار كلسيم و منيزيم خاك
كلسيم و منيزيم قابل مبادله خاك نيز در كيفيت برنج تأثير ميگذارد. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه كلسيم با مقدار پروتئين و پيوستگي ژل دانه برنچ همبستگي معني دار مثبتي دارد، در حالي كه منيزيم با پروتئين دانه همبستگي معني دار منفي را نشان ميداد. به نظر ميرسد در خاكهاي معمولي هر چه كلسيم قابل جذب خاك بيشتر باشد، پيوستگي ژل بيشتر خواهد بود و در نتيجه برنج نرم تر و خوش مزهتر ميگردد. علاوه بر اين به موجب افزايش پروتئين كيفيت غذايي آن نيز بهبود مي يابد. از طرف ديگر، هر چه مقدار منيزيم قابل مبادله خاك بيشتر باشد، پروتئين آن كاهش مييابد. كلسيم و منيزيم از عناصر غذايي ضروري خاك براي رشد برنج هستند. در مورد تأثير كلسيم در كيفيت برنج گزارش هاي فراواني وجود دارد. بعضي كشاورزان به افزايش پروتئين برنج در اثر كمبود منيزيم يا پتاسيم پي بردهاند. آنها پيشنهاد ميكنند كه منيزيم با بهتر كردن فتوسنتز برنج باعث افزايش ذخاير نشاستهاي دانه شده و در نتيجه محتويات پروتئين كاهش مي يابد.
4- كيفيت برنج و منگنز
بين منگنز قابل جذب خاك و ميزان گچي بودن دانه برنج همبستگي معني داري وجود دارد. اصطلاح گچي هم براي شكم سفيدي و هم براي مغز سفيدي و هم پشت سفيدي دانه به كار مي رود. شاخص گچي ميزان وسعت سفيدي گچي و غير شفاف(%) دانه را نشان مي دهد. براي مثال هر چه سطح گچي دانهها بيشتر باشد، كيفيت آن پايين تر خواهد بود. جدول3 نشان مي دهد كه با افزايش مقدار منگنز قابل جذب خاك، درصد دانه گچي و سطح گچي دانهها نيز افزايش مي يابد. همبستگي براي هر دو معني دار است، يعني اگر منگنز قابل جذب در خاك زياد شود، كيفيت ظاهر پسندي برنج پايين خواهد آمد. پيش از اين تحقيق، تأثير منگنز در سطح گچي دانه ناشناخته بود. تشكيل ناقص كربوهيدراتها به علت محدوديت سنتز و انتقال آنها باعث ايجاد گچي ميشود. در اين دانهها اندوختههاي نشاستهاي در تعدادي از لايههاي ياختهاي سطحي (دور از مركز) فقير بوده و با انعكاس نور به رنگ سفيد غير شفاف ديده مي شود. گچي شدن معمولاً در مرحله پر شدن دانه اتفاق مي افتد. محتويات مواد تنظيم كننده رشد(هورمون) ايندول استات در مرحله بين گلدهي و پر شدن دانه از كربوهيدراتها به حداكثر مي رسد. افزايش اين هورمون در انتقال محصولات همانند سازي (آسيميلاسيون) به خوشه سودمند است. زيادي مقدار منگنز در حد سمي، بيدرنگ مقدار ايندول استات را در گياه كاهش مي دهد. احتمالاً منگنز در حد سمي باعث تخريب يا انهدام حفاظ ايندول استات مي گردد. منگنز نيز انتقال محصولات همانند سازي به درون دانه (آندوسپرم) را مي تواند كاهش داده و در نتيجه بر ميزان گچي بيفزايد.
منبع:انتشار مقالات کشاورزی و علوم وابسته
آرايش کاشت بر عملکرد و اجزائ عملکرد سه رقم آفتاب گردان روغنی در اصفهان .
راهنمای کاشت زعفران طلای سرخ ايران
آب و هواي مناسب زعفران: زعفران گياهي است نيمه گرمسيري و در نقاطي که داراي زمستانهاي ملايم و تابستان گرم و خشک باشد بخوبي مي رويد. مقاومت زعفران در مقابل سرما زياد است و ليکن چون دوران رشد آن مصادف با پائيز و زمستان و اوايل بهار است طبعا در اين ايم به هواي مناسب و معتدلي نياز دارد. در دوره خواب يا استراحت گياه (تابستان) بارندگي يا آبياري براي آن مضر است بنابراين کشت و کار آن در مناطق گيلان و مازندران و مناطق گرم جنوب کشور معمول نيست. اراضي آفتاب گير و بدون درخت که ضمنا در معرض بادهاي سرد نيز نباشد براي رشد زعفران مناسب است. با اين وجود در برخي از روستاهاي بيرجند و قاين در زير سايه بوته هاي زرشک و درختان بادام که در تابستان کمتر آبياري مي شوند کاشته مي شود. حداکثر دماي اين گياه بين 40 تا 35 درجه سانتي گراد و در ارتفاع بين 1300 تا 2300 متر از سطح دريا عملکرد خوبي را نشان داده است. خاک مناسب پرورش زعفران: از آنجاييکه پياز زعفران مدت نسبتا زيادي (7 - 5 سال) در زمين مي ماند. خاک زمين بايد سبک يا ترکيبي از شن و رس باشد که پياز بتواند در اين مدت علاوه بر تامين مواد غذايي، در مقابل شرايط خاص منطقه اي نيز مقاومت نمايد. بنابراين جهت رشد و نمو مناسب گياه و توليد محصول مرغوب و مطلوب زمين هاي حاصلخيز و زهکشي شده بدون درخت با خاک(لومي، ليموني، رسي و شني) و آهک دار که PH آن بين 7-8 باشد بر زمين هاي شور، فقير و مرطوب، اسيدي ترجيح داد. زعفران در زمين هائيکه داراي قلوه سنگ يا علف هاي هرز يا مواد آلي پوسيده نشده باشد محصول خوبي نمي دهد. تهيه زمين: در تهيه زمين به منظور کاشت زعفران لازم است توجه و دقت خاصي معمول شود ابتدا در فرصتهاي مناسب در پائيز يا زمستان زمين مورد نظر را شخم عميق مي زنند درصورتيکه شرايط مناسب نبوده يا دسترسي به تراکتور مقدور نباشد مي توان شخم را در پايان بهار يا اوايل تيرماه نيز انجام داد. در تهيه زمين بطريق سنتي در اوايل بهار پس از قطع بارانهاي بهاره زمين را با گاوآهن ايراني شخم مي زنند بعد از 15 - 10 روز مجددا به شخم زمين اقدام مي کنند و اگر زمين داراي کلوخ باشد گاوآهن را باز کرده و کلوخ ها را با استفاده از ماله خرد مي کنند بعد از دو يا سه هفته مجددا زمين را دوبار در جهات عمود بر هم شخم مي زنند قبل از شخم سوم براي هر 100 متر مربع زمين 10 - 5 بار الاغ کود حيواني پوسيده پخش مي نمايند کشاورزان بخوبي دريافتند که شخم هاي مکرر صرفنظر از تهيه بستر مناسب کشت زمين را تا حدودي از وجود علف هاي هرز پاک مي سازند. در اين طريق زمين کرت بندي شده و طول و عرض کرتها را نسبت به شيب زمين و قدرت آب تعيين مي کنند. معمولا عرض و طول کرتها در حد بين 4*10 تا 100*10 متر مي باشد در زراعت مکانيزه زعفران زمين را در پاييز سال قبل از کشت با گاوآهن شخم عميق مي زنند در بهار پس از قطع بارانهاي بهاري خاک را با انجام شخم متوسط ضمن سله شکني از وجود علفهاي هرز پاک مي کنند در مرداد يا شهريور پس از پخش 40 -80 تن کود حيواني و 200 کيلوگرم فسفات آمونيوم زمين را بصورت فارو در مياورند و براي کشت آماده مي کنند. (البته متخصصين تغذيه اي توصيه مي کنند که حدود 250 کيلوگرم سولفات پتاسيم نيز در اين مرحله با خاک مخلوط گردد) انتخاب پياز و زمان کشت زعفران: احداث مزارع جديد زعفران فقط بوسيله پياز آن مقدور و معمول است. بنابراين تهيه و انتخاب پياز مرغوب جهت کاشت در ايجاد و گسترش کشت حائز اهميت است. پياز زعفران را مي توان از خاک درآورد به انبار يا مزرعه ديگري منتقل نمود، با توجه به دوده خواب يا استراحت پياز که از اواخر ارديبهشت ماه تا اواخر مرداد ادامه دارد مي توان در اين فاصله نسبت به بيرون آوردن پياز اقدام کرد. بهتر است پيازها پس از بيرون آوردن از زمين کاشته شوند تا پيازها ضمن ادامه استراحت در زمين جديد مستقر شوند. از بيرون آوردن پيازها در اواخر مرداد به بعد بايد خودداري کرد چون در اين موقع بعضي از پيازها ممکن است براي ريشه دادن و جوانه زدن آماده باشند هر قدر فاصله بيرون آوردن پيازها تا کاشت کمتر باشد بهتر است با وجود اين پياز زعفران را براي مدت چندماه در محل سرد و خشک با ارتفاع 30 - 20 سانتي متر مي توان بصورت پخش شده نگهداري نمود ولي اين امر باعث عدم توسعه فيزيولوژيکي گلها شده و باردهي سال اول کشت را شديدا کاهش مي دهد. پياز زعفران را از موقع خزان بوته (اوايل خرداد تا اواسط مهرماه مي توان کشت نمود ولي بهتر است از کاشت پياز در اواخر تير و اوايل مرداد خودداري شود زيرا در اين موقع هوا و زمين بسيار گرم است و بيم آن مي رود که رطوبت پياز موقع جابجاي از بين رفته و به آن صدمه وارد شود. بر اساس تحقيقات انجام شده توسط مرکز پژوهشهاي صنعتي خراسان بهترين زمان کشت خرداد ماه مي باشد. نوع و مقدار کشت پياز زعفران: بطوريکه گفته شد زعفران بوسيله غده ساقه که عبارت از پيازهاي تو پر (بنه) مي باشد ازدياد مي شود و اندازه آن از يک فندق تا يک گردو متفاوت است. پيازهاي انتخابي بايد درشت تر، سالم تر و بدون زخم و خراشيدگي و عاري از هر نوع بيماري باشد. پيازها بهتر است قبل از کاشت با سموم قارچ کش از قبيل سرزان، سري تيزان و گرامنيون و غيره به نسبت 500 - 300 گرم سم براي يکصد کيلو پياز بر عليه بيماريهاي قارچي ضد عفوني شوند. در موقع کاشت بهتر است پولک يا لايه خشک کف پياز به همراه مقداري از پوسته آزاد روي پياز جدا شوند تا جذب آب بوسيله پياز آسانتر و جوانه زدن آن سريعتر انجام شود. مقدار کاشت پياز بسته به ريزي و درشتي از 10 - 3 تن در هکتار فرق مي کند. فواصل کاشت معمولا 30 - 25 سانتي متر از هر طرف مي باشد. تعداد پياز انتخابي جهت کاشت در هر چاله 3 پياز است با وزن متوسط 6 گرم براي هر پياز مي باشد در صورتيکه پيازها رديفي در فارو کاشته شوند بصورت منفرد و با فاصله 8 - 6 سانتي متر از يکديگر به مقدار 3 تن و در صورتيکه بصورت سنتي و در هر چاله 5 عدد مصرف کنند ميزان کاشت پياز به 5 تن بالغ خواهد شد. گفتني است که در تحقيقات انجام شده بهترين پيازها، پيازهايي با اندازه بيشتر از 8 گرم بود. عمليات کاشت پياز زعفران: براي کاشتن پياز زعفران ابتدا چاله هاي يک رديف را با بيل در مي آورند و در داخل هر چاله بطوريکه گفته شد از 3 - 15 پياز قرار مي دهند. عمق کاشت پياز 20 - 15 سانتي متر در نظر گرفته و در موقع کاشت سر پيازها بايد رو به بالا قرار گيرد. پيازها در عمق 20 سانتي متري در زمستان از سرما و يخبندان و ساير تنش هاي محيطي و در تابستان از گرما زدگي مصون مي مانند. براي کاشت زعفران 5 - 4 نفر شرکت مي کنند به اين ترتيب که يک نفر با بيل چاله ها را در مي آورند دو نفر پيازهاي قابل کشت را بصورت دسته هاي 3 تا 5 يا 15 تائي انتخاب مي کنند و نفر چهارم پيازها را در داخل چاله ها قرار مي دهند و بقيه نفرات کار خود را ادامه مي دهند تا تمام زمين کاشته شود. سرانجام سطح مزرعه را که نا مسطح شده با بيل يا ماله ايکه صاف و فشرده مي سازند تا پيازها به خاک بچسبد. زمين کشت شده به همين صورت تا موقع آبياري پائيزه رها مي شود قبل از آبياري در حدود 20 - 10 تن کود حيواني کاملا پوسيده با بيل يا چهر شاخ در سطح زمين پخش مي نمايند. در اسانيا کاشت زعفران به صورت ديم صورت مي گيرد پيازهاي زعفران بجاي کپه کاري در داخل رديف 4 بفاصله 5 تا 8 سانتي متر از همديگر کاشته مي شود. و رديف هاي کاشت از يکديگر 35 - 30 سانتي متر فاصله دارد. پس از انجام عمل کاشت روي شيارها را با ماله پوشانده و زراعت رديفي بنظر مي رسد. آبياري: پس از پايان کاشت پيازهاي زعفران که حداکثر تا آخر شهريورماه طول مي کشد حدود 15 تا 10 روز بعد از کاشت اقدام به آبياري مزرعه مي نمايند. در نقاط مختلف خراسان بسته به وضعيت آب و هوايي منطقه از اواسط مهر ماه تا دهه اول آبان آبياري زعفران شروع مي شود. با توجه که گل کردن زعفران تا حدودي تابع آب اوليه مي باشد لذا براي اينکه برداشت زعفران با مشکل مواجه نشود آب اول را در بين قطعات با فاصله چند روز تقسيم مي کنند تا بدين وسيله دوران اوج گلدهي قطعات با يکديگر همزمان نباشد. آب اول زعفران خيلي مهم است و تمام نقاط زمين بايد بطور کافي و يکنواخت آب بخورد تا گلهاي يک قطعه با هم و هم زمان بيرون آيند بعد از گاورو شدن مزرعه براي سله شکني از کج بيل و چهار شاخ فلزي يا گاو آهن ايراني با عمق کم استفاده مي شود متعاقب آن زمين را ماله مي کشند. سله شکستن زمين باعث مي شود که جوانه هاي گل با سهولت بيشتري از خاک بيرون آمده و رشد قوي و مطلوبي داشته باشند. پس از آبياري اول بفاصله 15 - 20 روز بعد از آن اولين گلهاي زعفران ظاهر مي شوند بديهي است که مزرعه زعفران در سال اول محصول قابل توجهي نمي دهد. از اوايل فروردين تا زمانيکه رنگ برگها به زردي مايل شود هر 12 - 6 روز يکبار آبياري انجام مي شود. بايد توجه داشت که بعد از وجين يک نوبت آبياري به تاخير بيفتد تا علف هاي هرز از بين رفته و مجددا سبز نشوند. آب آخر در درشت شدن پياز موثر است. سله شکني: همان طور که اشاره شد بعد از آبياري اول به محض گاورو شدن زمين سطح مزرعه بايد سله شکني شود بنحوي که پيازها صدمه نبينند بهترين وسيله سله شکني کج بيل و بيل شيار دار و گاوآهن ايراني و کولتيواتر است. سله شکني باعث مي شود که گلها بآساني از خاک بيرون آمده و کود حيواني با خاک مخلوط گردد. در مواقعي که زارع نتوانسته باشد بزمين خود کود دهد قبل از اجام آبياري مي توان کود لازم را در سطح خاک پخش نموده و با شخم سطحي با خاک مخلوط نمود و بعد از اين عمل که در واقع حکم سله شکني را دارد جهت هموار نمودن زمين و چسباندن خاک به پيازها زمين را ماله مي کشند. وجين علف هاي هرز: علف هاي هرز از طريق رقابت با گياه زعفران از نظر آب و مواد غذايي و نور خورشيد سبب کاهش محصول مي شود علاوه بر اين ممکن است در مراحل کاشت و برداشت زعفران مزاحمت هاي ايجاد و ميزبان تعدادي از بيماريها و حشرات و بخصوص نماتد باشد. وجين مزرعه در هر موقع که علف هاي هرز رشد کردند ضروري است در مزارع زعفران اولين وجين بعد از آبياري دوم انجام و اين وجين باعث از بين رفتن علف هاي هرز مزرعه زعفران مي گردد. بطور معمول اولين وجين زعفران بعد از برداشت گلها و دومين آن در صورت لزوم به فاصله در حدود يک ماه قبل از آب سوم انجام مي شود. در مورد مبارزه شيميايي با علف هاي مزرعه بايد توجه کرد که چون اثر اين علف کش ها بر روي گياه آزمايش نشده لذا بايد حتي الامکان به هنگام رشد بوته هاي زعغران از مصرف علف کش هاي شيميايي خودداري شود. عمليات به زراعي زعفران: با توجه به اينکه اصلاح نبات زعفران از طريق به نژادي امکان پذير نيست لذا براي بازدهي بيشتر محصول و ارتقاء کمي و کيفي آن بايد به عوامل زير متوصل شد: 1 - زمين اتخاب شده براي کاشت زعفران بايد حاصلخيز بوده و غني از مواد غذايي و آلي باشد. 2 - پيازهاي درشت و سالم عاري از هر گونه بيماري و آلودگي براي کشت مزرعه انتخاب شود. 3 - رديف کاري به جاي کپه کاري نتيجه بهتري مي دهد و عمليات ماشيني را در داخل مزرعه سهل و آسان مي کند. 4 - از پيازهاي خشکه کن و محافظت شده در شرايط خشک و خنک و تهويه شده استفاده شود. 5 - در هنگام استراحت تابستاني گياه زعفران از آبياري آن خودداري شود. 6 - در عمق کاشت پيازها دقت شود که در مناطق سردسير 20 - 15 سانتيمتر و در مناطق معتدل 15 - 10 سانتيمتر کمتر نباشد. 7 - حتي الامکان در موقع خواب تابستانه با علف هاي هرز مبارزه شود. 8 - چون هرساله پيازها به سطح خاک نزديک مي شوند افزودن لايه اي معادل 2 - 3 سانت متر از کود و خاک و خاکستر سبب حفاظت بيشتر پيازها از تنش هاي محيطي شده و در عين حال مواد مغذي بيشتري به گياه مي رسد. 9 - بهنگام تهيه زمين از اضافه کردن کودهاي حيواني بهمراه کودهاي شيميايي لازم که قبلا به مقدار و زمان مصرف آن اشاره شده مايقه اي نشود. 10 - پس از آبياري سله شکني زمين ضرورت کامل دارد تا گلها بآساني بتوانند از خاک بيرون آيند منتهي بايد دقت کرد که عمق سله شکني طوري نباشد که به پيازهاي زعفران آسيب برسد. 11 - مبارزه با جوندگان بخصوص انواع موش از اهميت زيادي برخوردار است هرگونه سهل انگاري در اين خصوص باعث از بين رفتن محصول و استقرار موشها در زمين مي گردد. 12 - برداشت گل در ساعات اول روز (4 - 9 صبح) موقعي که گلها بصورت غنچه باشند بايد انجام شود. 13 - در خشک کردن گلها بايد دقت شود تا رنگ و عطر دلپذير زعفران محفوظ بماند. 14 - بهترين روش خشک کردن زعفران روش توسينگ يا خشک کردن اسپانيايي است که بوسيله هيتر و الک نسوز انجام مي شود. 15 - بالاخره زعفران بايد در ظروف در بسته فلزي، چوبي قلع دار يا شيشه اي در دار دور از نور و رطوبت و حرارت نگهداري شود.
Saturday, October 20, 2007
سایت های مفید کشاورزی:
اتحاديه مركزي تعاونيهاي روستايي وكشاورزي ايران
استانداردهای مدیریت اطلاعات کشاورزی Agricultural Information Management Standards
اصطلاحنامه آنلاین AGROVOC
انتشارات فائو(دسترسی تمام متن )
ISMAGبانك مجلات علمي-پژوهشي ایران
بورس کالای کشاورزی ایران
پایگاه اطلاعات آماری کشاورزی سازمان خوار و بار و کشاورزی ملل متحد (FAO )
پایگاه اطلاعات علمی ایرانSID
پایگاه اطلاعات محققین انجمن منطقه ای آریننا
پايگاه ملي داده هاي علوم زمين كشور-بانک اطلاعات سیستمهای اطلاعات جغرافیایی GIS
پایگاههای اطلاعاتی کشاورزی
پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران
پورتال تحقیقات و ترویج سازمان بین المللی فائو